۲۵ مطلب با موضوع «𝗗𝗮𝗶𝗹𝘆» ثبت شده است

Yoyo.

 

+افراد توی فیلم: من، هستی، نازنین، ثمین، آدرینا، سارا، هیوا، مائده:>

++ولی اینکه وقتی به خباز گفتیم میخوایم اینو بگیریم خیلی پایه و اوکی رفتار کرد>>>>

+++مال دوازده اردیبهشته~

  • ۳
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۷ ]
    • وجود.
    • پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۰۲

    𝗦𝘂𝗴𝗮𝗿 𝘀𝗺𝗶𝗹𝗲𝘀

    ۱.هستی منتظر کتابتم.

    ۲.نویسنده مورد علاقه‌م تویی.

    ۳.دوستت دارم شازده کوچولو.

    ۴.تو دوست خوبی هستی!

     

    +این لبخند شکریو تو وب جیوو و آنیما دیدم تصمیم گرفتم منم بذارمش:)

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۷ ]
    • وجود.
    • يكشنبه ۱۰ ارديبهشت ۰۲

    𝗡𝗼.

    همین الان، کلاس فیزیک، مبحث خودالقایی'

    من:ریحانه

    ریحانه:هوم؟

    من:تو میفهمی؟

    ریحانه:نه

    من:منم همینطور.

    ریحانه:این کلاسو می‌بینی؟ هیچکس نفهمیده.

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱ ]
    • وجود.
    • يكشنبه ۲۷ فروردين ۰۲

    𝗗𝗮𝘆 𝗯𝘆 𝗗𝗮𝘆

    دبیر فیزیک بعد از استراحت دادن به کلاس، می‌گه می‌خواد بره بیرون. رفتنش بیشتر از حدی که فکرشو می‌کنیم طول می‌کشه. سه تا از بچه‌های ته کلاس ریز‌ریز می‌خندن.

    یکی‌شون که عینک گلبهی زده خطاب به یکی از بچه‌های میز جلو می‌گه «مراقب باش کسی نیاد تو.»

    «حله، حواسم هست.»

    دونفری که میز آخر نشستن گوشی همون دخترو بالا می‌یارن تا عکس و فیلم بگیرن. نفر سوم که میز جلوشون نشسته بلند می‌خنده. «برام بفرستیشا.»

    «حله. شماره مامانت؟»

    «آره.»

    درست وقتی گوشی رو دوباره توی کیف دختر میز جلو می‌ذارن(چون همه می‌دونن گوشی نداره و کسی بهش شک نمی‌کنه) دبیر برمی‌گرده. یکی دیگه از کارهای دیوانه وارشون با موفقیت انجام شد.

     

    +با اختلاف یکی از خطرناک ترین گوهایی بود که خوردیم:::)))

  • ۵
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۱۶ ]
    • وجود.
    • يكشنبه ۲۰ فروردين ۰۲

    𝗕𝘂𝗰𝗸𝗲𝘁 𝗹𝗶𝘀𝘁 𝗽𝘁.𝟏

    سفره پلاستیکی که پهن می‌شه کف اتاقم، یادم می‌یاد نه پالت دارم نه قلم موی کوچیک.

    زیرلب به جهنمی می‌گم و طلق کتاب ریاضی پارسالم رو می‌کنم. فردا تو راه برگشت از مدرسه قلم‌مو هم می‌خرم. فعلا مرحله اولش رو انجام بدم کافیه.

    به محض اینکه شروع می‌کنم زمان از دستم در می‌ره. سرمو می‌یارم بالا و می‌بینم دوساعتی گذشته. فکر خوبی بود که به باکت لیستم اضافه‌ش کنم، نقاشی کشیدن رو دوست دارم.

    تو راه اولین تیک لیست کارهایی ام که قراره تا قبل از مرگ انجامشون بدم و این باعث می‌شه فکر کنم امروز روز خوبی بوده، خیلی بیشتر از دیروز و خوشحالم که تونستم حال خودمو بهتر کنم.

     

    +باشه ولی دستم خوشگل شده.

  • ۴
  • 𝘊𝘰𝘮𝘮𝘦𝘯𝘵𝘴 [ ۸۶ ]
    • وجود.
    • جمعه ۱۸ فروردين ۰۲
    And that’s the thing about illicit affairs
    و این همون چیزیه که درباره عشقبازی های ممنوعس

    And clandestine meetings and longing stares
    و ملاقات های مخفیانه و نگاه های با اشتیاق (همون خیره شدن به هم که طول میکشه)

    It’s born from just one single glance
    این فقط از یک نگاه مختصر به دنیا میاد

    But it dies, and it dies, and it dies
    ولی میمیره، و میمیره، و میمیره

    A million little times
    یک میلیون بار کوچک
    𝘔𝘦𝘯𝘶
    𝘤𝘢𝘵𝘦𝘨𝘰𝘳𝘪𝘦𝘴